دنیای عاشقان

چه بی صدا رفت
چه آرام و بی ریا رفت
او رفت ، اما از قلبم هیچگاه نرفت.
روزها رفتند، اما یاد او از خاطره ها نرفتند .
خورشید رفت ، غروب آمد ، اما نام او از دلم نرفت و مهرش همیشه در کنج دلم ماند.
او هست اما نیست ، او در قلب من است اما در کنارم نیست.
او رفت ، سهم من از رفتن او قطره های بی گناه اشکهای من بود.
او رفت اما هنوز قصه پا برجاست ، زندگی تمام نشده ، صدایش همیشه برایم آشناست.
او رفت ، اما من هنوز هستم ، او هست ، زیرا من نیمه ی دیگری از او هستم.
ما یکی هستیم ، او رفت اما هنوز به عشق هم زنده هستیم ، او نیست ، اما به عشق هم عاشق هستیم.
دسته گلی از گلهای نرگس چیده ام ، به یادت در طاغچه ی اتاق گذاشته ام ، عطر تو همیشه در اتاقم پیچیده ، یاد تو هنوز

نوشته شده در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,ساعت 13:21 توسط علی| |

 

Love can touch us one time
ما می توانیم یک باره دیگر عاشق باشیم

And last for a lifetime
و این عشق می تواند برای همیشه باشد

And never let go till we re gone
و تا زمانی که نمردیم نمی گذاریم بمیرد

Love was when I loved you
عشق زمانی بود که من تو را دوست داشتم

One true time. I hold too
دوران صداقت، و من تو را داشتم

In my life we ll always go on
در زندگی من، ما همیشه خواهیم تپید

نوشته شده در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,ساعت 13:18 توسط علی| |

 

می نویسم که تو بخوانى، اما حیف !
دیگران عاشقانه هاى مرا می خوانند و یاد عشق خودشان می افتند !
و تو… حتى نگاه هم نمی کنى …!

خیلی سخته دلت هوای یه نفر رو بکنه
ولی نتونی بگی
خیلی سخته دلت بخواد صداش رو بشنوی
ولی نتونی زنگ بزنی
.

 

نوشته شده در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,ساعت 13:15 توسط علی| |

 

تـازگـيـا مـُد شـده مـيـگـن عـشـقـت رو ول کـن بـره
اگـه بـرگـشـت مـال خـودتـه، اگـه بـرنـگـشـت از قـبـل هـم مـال تـو نـبـوده!

لـعـنـتـي کـفـتـر بـازي مـي کـنـيـم مـگـه؟

نوشته شده در دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,ساعت 22:50 توسط علی| |

گفت:دوستت دارم !
هر چه گشتم مثل تو پيدا نشد..
گفتم: خوب گشتي ؟
گفت: آره !
گفتم: اگر دوستم داشتي نمي گشتي

نوشته شده در دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,ساعت 22:20 توسط علی| |

حقایق دختران:وقتی یه دختر ساکت است میلیون ها چیز در حال عبور از ذهنشون است

وقتی یه دختر به شما خیره میشود متعجب است که چرا شما دارید به او دروغ میگویید

وقتی دختری سرش را روی سینه یه شما میگذارد ارزو میکند برای همیشه کنار او باشید

وقتی یه دختر هر روز با شما تماس میگیرد دنبال توجه شماست

وقتی یه دختر بگوید دلش برای شما تنگ شده در دنیا هیچ کس بیشتر از دلش برایتان تنگ نشده

 

نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:,ساعت 23:29 توسط علی| |

حقایق پسران:وقتی یه پسر ساکت است دارد شما گوش میدهد

وقتی یه پسر به شما خیره میشودفکر میکند زیبا ترین چیزدر دنیا هستید

وقتی سرتان را رو سینه یه پسر میگذارید او مالک همه دنیاست

وقتی یه پسر هر روز با شما تماس میگیرد عاشق شماست

وقتی یه پسر می گوید دلم برایت تنگ شده دلش بیشتر از شما تنگ شده

 


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:,ساعت 21:38 توسط علی| |

 

 

عاشق یک بار بدنیا میاد اما سه بار میمیره  

 

 

 

وقتی یارشو با کسی می بینه ،

وقتی بفهمه اون دوسش نداره ،

                                                                                                         وقتی بفهمه هیچ وقت به اون نمی رسه

نوشته شده در سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:,ساعت 13:20 توسط علی| |

برروی دریچه ی قلبم نوشتم :ورودممنوع عشق آمدوگفت:من بی سوادم

نوشته شده در سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:,ساعت 12:49 توسط علی| |

# # ### ##

روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند

 

همه از دوست فقط چشم و دهن مي خواهند

 

ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند

 

گرگ هايي كه لباس پدري مي پوشند

 

آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند

 

عشق ها را همه با دور كمر مي سنجند

 

خوب طبيعيست كه يكروزه به پايان برسد

 

                                                            عشق هايي كه سر پيچ خيابان برسد

نوشته شده در جمعه 19 آبان 1391برچسب:,ساعت 14:58 توسط علی| |

اگه عاشقی، سعی کن به عشقت برسی چون وقتی بره دیگه رفته. اگه عاشق نیستی پس تلاش نکن که طعمش رو بچشی. چون تلخترین شیرینی روزگاره

نوشته شده در جمعه 19 آبان 1391برچسب:,ساعت 14:56 توسط علی| |

خسته شدم



از بس به آدمایی که میخوان جای تو رو توی قلبم بگیرن

گفتم :

ببخشید اینجا جای دوستمه ،

الان برمیگرده ...

 

نوشته شده در جمعه 19 آبان 1391برچسب:,ساعت 14:24 توسط علی| |

همه یه نیمکت های پارک دو نفره اند

بی خیال

به درخت تکیه میدم

نوشته شده در چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,ساعت 1:19 توسط علی| |




. .

وقتـی یه زن ســیگار کشید

 

یعنــی دیگه گریه جواب نمیده

 

و وقتی مــردی اشک ریخت

 

بدون کار از ســیگار کشیدن گذشته

نوشته شده در چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,ساعت 1:16 توسط علی| |

روزی که فریادزدی وگفتی دوستت دارم...گفتم بلندترنمی شنوم،امروزکه

 

درگوشم گفتی دوست ندارم...گفتم آرومتربقیه میشنوند

نوشته شده در چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,ساعت 1:3 توسط علی| |

تفاوت را ببین.......

تو از کنار من بی تفاوت عبور می کنی......

من وقتی رد پایت را میبینم ........

بغض میکنم.

نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت 20:30 توسط علی| |

عاشقم، عاشق به رویت، گر نمیدانی بدان




سوختم در آرزویت، گر نمیدانی بدان


با همه زنجیر و بند و حیله و مکر رقیب


خواهم آمد من به کویَت، گر نمیدانی بدان


مشنو از بد گو سخن، من سُست پیمان نیستم


...
هستم اندر جستجویت، گر نمیدانی بدان


گر پس از مردن بیائی بر سر بالین من


زنده می گردم به بویت، گر نمی دانی بدان


اینکه دل جای دگر غیر از سر کویت نرفت


بسته آن را تار مویت گر نمی دانی بدان


گر رقیب از غم بمیرد، یا حسرت کورش کند


بوسه خواهم زد به رویت، گر نمیدانی بدان


هیچ می دانی که این لاهوتی آواره کیست؟


عاشق روی نکویت گر نمی دانی بدان


عاشقم عاشق به رویت، گر نمیدانی بدان


سوختم در آرزویت، گر نمیدانی بدان

نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت 20:17 توسط علی| |

کثیف بودن بعضی از ادما اذیتم نمیکنه

اما بعضیاخیلی پاکن

این که قرار اینا گیر اون کثیفا بیفتن"اعصابمو خورد میکنه.

نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت 19:42 توسط علی| |

پستچی حواس پرت

نامه های تو را به خانه یه همسایه می اندازد

وگر نه محال است

فراموشم کرده باشی............

نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت 19:25 توسط علی| |

                                                            

                                                      حرف دلت رو امروز بزن

                                 اگه امروز گفتی....

                                        اسمش حرف دل است

                                                        اگه  فردا بگی....

                                                        اسمش درد دل دست.

نوشته شده در یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:,ساعت 19:53 توسط علی| |

در قلبتو واسه کسی باز نکن اونی که دوست داره خودش کلید داره

                            خدایا هر که با من اشنا شد

                             نمیدانم چرا از من جدا شد  

                             نمیدانم ز اهل بی وفا بود

                             ویا نازش کشیدم بی وفا شد

نوشته شده در پنج شنبه 10 آبان 1391برچسب:,ساعت 23:55 توسط علی| |

سرانجام با دیدن نگاه تو ارام میشوم

چو آهوی گریخته ای رام میشوم

باور نمیکنی؟ای همه هستیم

که من دارم به جرم عشق تو بند ناب میشوم

من بی تو پای چوبه ی دار غریبی ام

روزی هزار مرتبه اعدام میشوم

با چشم های خویش مرا آرام کن

باور نمیکنم که چنین خام میشوم

گفتی که تو هرگز عاشق خوبی نمی شوی

گفتم:قسم به عشق!سر انجام میشوم.

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:,ساعت 23:29 توسط علی| |


Power By: LoxBlog.Com